به زنِت مسج بدی:
"ای عشق، خداوند نگهدارِ تو باشد."
اونوقت جواب بگیری:
"یه بسته قارچ، آبلیمو، مرغ، نون."
زن ها همه شعر می گویند
برای کسانی که دوستشان دارند
با رنگ لاک ناخنشان
با تغییر رنگ رژ روی لبشان
با رنگ دامنشان...
سواد می خواهد خواندن این شعرها…
دختر شاه پریون هم که باشی..
تو بالاترین مقاطع علمی هم باشی...
دنیا هم رو سرت قسم بخوره...
بازم مادر شوهرت معتقده که پسرش حیف شده!!!
کیش و مات چیست؟
شما به زنت میگی یه زنی رو دیدم دقیقا شبیه تو بود!
بعد همسرت میپرسه خوشگل بود؟
اینجاس که نه میتونی بگی آره نه بگی نه....
یعنی کیش و مات ...
یعنی هرکدومو بگی فاتحت خوندست
آرزوی جدید آقایون:
کاش زن گرفتن مثل شرایط رایتل بود
یکی دائمی میگرفتی...یکی هم 40% تخفیف میدادن سومی هم دائمی رایگان میدادن ...
تازه 3تا اعتباری هدیه هم کنارش میدادن
آرزوی جدید خانمها:
کاش آقایون مثل کارت سوخت بودند دولت همشونو یک جا می سوزوند
بزرگی چنین گفته است:
زن، مانند کراوات است، هم مرد را زیبا می کند و هم حلقوم او را می فشارد!
ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﻣﯿﺮﻩ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺭﻭﺍﻧﯽ ؛ ﺍﻭﻝ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﮐﻪ ﯾﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺁﺭﻭﻡ ﺳﺮﺷﻮ ﺑﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﻭ ﺯﯾﺮ ﻟﺐ ﻣﯿﮕﻪ : ﻟﯿﻼ … ﻟﯿﻼ … ﻟﯿﻼ …ﻣﺮﺩ ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ : ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻡ ﭼﺸﻪ ؟ ﻣﯿﮕﻦ : ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻪ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﻟﯿﻼ ﮐﻪ ﺑﻬﺶ ﻧﺪﺍﺩﻥ ، ﺍﯾﻨﻢ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ! ﻣﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﺵ ﺑﻪ ﻃﺒﻘﻪ ﺑﺎﻻ ﻣﯿﺮﻥ ﻭ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﯾﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ ﻗﻔﺲ ﺑﻪﻏﻞ ﻭ ﺯﻧﺠﯿﺮ ﺑﺴﺘﻨﺶ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺳﻌﯽ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺯﻧﺠﯿﺮﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺎﺭﻩ ﮐﻨﻪ ﺑﺎ ﺧﺸﻢ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯿﺰﻧﻪ : ﻟﯿﻼ …ﻟﯿﻼ … ﻟﯿﻼ …ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ : ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﭼﺸﻪ ؟ ﻣﯿﮕﻦ : ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻥ ،ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ
پسری به خواستگاری دختری رفت.
دختر: اگر بلد نباشم خوب غذا بپزم باز هم مرا میخواهی؟
پسر: من میخواهم تو نصف دینم باشی نه خدمتکارم
مردها گاهی به جای دوستت دارم
ساده می گویند:
کشکِ بادمجان برایم می پزی بانو؟
مردها موجودات خطرناکی هستند اما لازم است یکی از آن ها را داشته باشی تا تو را از شر بقیه حفظ کند!
منظورش از مرد همون یه شوهره که نداریم
ﺷﻮﻫﺮ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﯿﺎ ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺮﯾﻢ ﭘﺎﺭﮎ ﻭﺭﺯﺵ
ﺯﻥ : ﭼﯽ؟؟؟ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻣﻦ ﭼﺎﻗﻢ؟
ﺷﻮﻫﺮ : ﺧﺐ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﯼ ﻧﯿﺎ
ﺯﻥ : ﻣﻨﻈﻮﺭﺕ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻦ ﺗﻨﺒﻠﻢ؟
ﺷﻮﻫﺮ : ﺁﺭﻭﻡ ﺑﺎﺵ ﺧﺎﻧﻮﻡ
ﺯﻥ : ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﻋﺼﺒﯽ ﺍﻡ؟
ﺷﻮﻫﺮ : ﻣﻨﻈﻮﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﻧﺒﻮﺩ
ﺯﻥ : ﭘﺲ ﻣﻦ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﺍﻡ؟
ﺷﻮﻫﺮ : ﺑﺎﺷﻪ ﺍﺻﻼ ﻣﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﯿﺮﻡ
ﺯﻥ : ﭼﯽ؟ ﺗﻨﻬﺎ؟ ﭼﺮﺍ ﺗﻨﻬﺎ؟ ﺑﺎ ﮐﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﯼ؟
ﺷﻮﻫﺮ : ﺍﺻﻼ ﻏﻠﻂ ﮐﺮﺩﻡ ﺟﺎﯾﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﯿﺲ ﺑﺮﯾﻢ
ﺯﻥ : ﻣﮕﻪ ﻣﻦ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺗﻮﺍﻡ؟
ﻭ ﺗﻼﺷﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺍﯾﻦ ﺟﻨﺲ ﻟﻄﯿﻒ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺭﺩ...
ﻣﺪﻭﻧﺎ ۵۵ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﺩﻭست ﭘﺴﺮﺵ ۲۲ ﺳﺎﻟﺸﻪ
ﺟﻨﯿﻔﺮ ﻟﻮﭘﺰ ۴۲ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﺩﻭست ﭘﺴﺮﺵ ۲۶
ﻣﺎﺭﯾﺎ ﮐﺮﯼ ۴۴ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ۳۲
شکیرا ۳۶سالشه همسرش٢۶
هنوز مجردی؟
یه شوهرم نداری؟
نگران نباش … ریلکس !
شوهرت هنوز به دنیا نیومده
بگیم شلـوار لـی که اتـو نمیخـواد
پاییـن پیرهنتـم که میره تو شلـوار
آستینتـو هـم که میـدی بالا
جلوشـم که صافـه
یقتـ هـم که بازه
پشتشـم که الان میری تو ماشیـن لـم میدی به صندلـی صافـ میشه
بقیشـو بده اتـو کنـم سایـه ســر
ﺭﻭ ﺩﺳﺘﻢ ﺗﻘﻠﺐ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﺭﻓﺘﻢ ﺳﺮ ﺟﻠﺴﻪ ﯾﻪ ﺩﻓﻪ خانم ﻣﺮﺍﻗﺒﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﺎﻻﯼ ﺳﺮﻡ ﮔﻒ ﺩﺍﺭﯼ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ ?
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺧﺪﺍ ﮐﻤﮑﻢ ﮐﻨﻪ !
ﮔﻒ ﭘﺲ ﺍﯾﻨﺎ ﭼﯿﻪ ﺭﻭ ﺩﺳﺘﺖ?
ﻣﻨﻢ ﯾﻪ ﻧﮕﺎ ﮐﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ : ﻭﺍﯼ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺧﺪﺍ ﺟﻮﺍﺑﺎﺭﻭ ﺑﻬﻢ ﺭﺳﻮﻧﺪ!
ﯾﻪ ﺩﻓﻌﻪ ﻣﺮﺍﻗﺒﻪ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﺩﻋﺎ ﮐﻦ ﻣﻨﻢ ﺷﻮﻫﺮ ﮔﯿﺮﻡ ﺑﯿﺎﺩ
ﺷﻮﻫﺮ ﮐﻤﻪ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ
یعنی بی شوهری توعمق دریاهم موج میزنه
این کوفت که آقایون به خانمشون میگن میدونین یعنی چی ؟
ک : کل
و : وجودم
ف : فدای
ت : تو
اینو داشته باشین ، تا بریم رمز گشایی سایر کلمات آقایون...
ستاد روحیه بخشیدن به خانمها
مردی از همسرش میپرسه :
چه احساسی داری وقتی چهار ساعت میشینی دلمه میپیچی و من در عرض یک دقیقه میخورمشون ؟
زنش میگه :
همون احساسی که تو بعد از یک ماه کار حقوقت رو میاری و من در عرض چند دقیقه تو بازار خرجش میکنم .
یکى نیست بگه آخه برادرمن دلمه تو بخور چرا رو اعصاب خودت راه میری
١- هیچوقت به انتخابهای همسرتان نخندید؛ شما یکی از آنها هستید!
٢- هیچوقت به انتخابهای خودتان افتخار نکنید؛ همسرتان یکی از آنهاست!
کتری مثل مادرزنه ؛ مدام در حال جوشیدنه!
زن قوریه ؛ با جوشیدن کتری اونم کم کم داغ میشه ...
پدر زن مثل استکانه ؛ نصفشو کتری پر میکنه ، نصفشو قوری !
خواهرزن مثل قاشق چایخوریه ؛ میاد به هم میزنه و میره !
جرأت داری بفرست واسه فامیل زن
ماکه فرستادیم ، هر بدی از ما دیدین حلال کنید
یاران چه غریبانه رفتن از این خانه
زن: عزیزم! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا می خوای با من ازدواج کنی، چی گفتی؟
شوهر: آره، خوب یادمه
گفتم: می خواهم یک نفر را در زندگی خوشبخت کنم.
زن: خوب، پس چی شد؟
شوهر: خوب، خوشبخت کردم دیگه
زن: کیو خوشبخت کردی؟
شوهر: همون بیچاره ای رو که ممکن بود با تو ازدواج کنه
آقای شوهر:عزیزم آماده شدی بریم؟!
.
.
.
نسرین: عزیزم گفتم 5 دقیقهی دیگه آمادم، احتیاجی نیست هر نیم ساعت صدام کنی!!!
"دوستت دارم” هایت را به کسی نگو نگه دار برای خودم من جانم را برای شنیدنش کنار گذاشته ام
ﻣﯿﺸﻮﻡ ﺳﺮﺑﺎﺯ ِ ﻋﺸﻘﺖ، ﺑﯽ ﺑﯽ ِ ﺩﻝ ! ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﺗﺎ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﺮﮒ ِ ﻧﺎﻣﻢ ﻣﻬﺮ ِ ﺑﺎﻃﻞ، ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﻋﻄﺮ ِ ﭘﺎﺭﯾﺲ ِ ﺗﻨﺖ ﺑﺮﺩﻩ ﺩﻝ ِ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺍﻡ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ِ ﺑﺮﺝ ِ ﺍﯾﻔﻞ ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﺗﻦ ﺑﻠﻮﺭﯾﻦ ِ ﮐﻤﺮﺑﺎﺭﯾﮏ ِ ﺧﻮﺵ ﻧﻘﺶ ﻭ ﻧﮕﺎﺭ
ﻗﻨﺪ ﭘﻬﻠﻮ ! ﺍﺳﺘﮑﺎﻧﯽ ﭼﺎﯼ ﺑﺎ ﻫﻞ ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﺷﯿﺦ ﻓﺘﻮﺍ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺳﯿﺪﻥ ﺣﺮﺍﻡ ِ ﺷﺮﻋﯽ ﺍﺳﺖ
ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ِ ﻫﺮﭼﻪ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺍﻟﻤﺴﺎﺋﻞ ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺳﻤﯿﺮﺍﻣﯿﺲ ﺑﺎﺵ
ﺩﺭ ﻣﻌﻠﻖ ﺑﺎﻏﻬﺎﯼ ِ ﺷﻬﺮ ِ ﺑﺎﺑﻞ ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﻣﻮﺝ ِ ﻣﻮﻫﺎﯼ ِ ﺗﻮ ﻣﯽ ﮐﻮﺑﺪ ﻣﺮﺍ ﺑﺮ ﺻﺨﺮﻩ ﻫﺎ
ﻭﺍ ﮐﻦ ﺁﻏﻮﺵ ِ ﺻﺪﻑ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ِ ﺳﺎﺣﻞ ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﮔﯿﺞ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ﺩﺭ ﺷﺮﺟﯽ ِ ﺗﻨﺪ ِ ﺧﻠﯿﺞ
ﺑﯽ ﺣﻮﺍ/ﺳﻢ/ ﺑﻮﺳﻪ ﺍﯼ ﺑﺎ ﻃﻌﻢ ِ ﻓﻠﻔﻞ ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﻫﺮﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺰﻩ ﺍﺵ، ﺑﺎﺷﺪ ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﻧﻪ ﻋﺴﻞ، ﺍﺻﻠﻦ ﺑﮕﻮ ﺯﻫﺮ ِ ﻫﻼﻫﻞ ! ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﻫﯽ ﻧﮑﻦ ﺍﯾﻦ ﭘﺎ ﻭ ﺁﻥ ﭘﺎ، ﺯﻭﺩﺗﺮ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﮑﺶ
ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺭﻭﺕ ِ ﻣﮋﻩ ﺭﮔﺒﺎﺭ ِ ﻗﺎﺗﻞ ! ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺯﺩﯼ ﺷﺨﻢ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﺎﺷﺘﯽ
ﺳﺎﻗﻪ ﺗﺮﺩ ِ ﻣﻮ ﻃﻼ ﺩﺭ ﻓﺼﻞ ِ ﺣﺎﺻﻞ ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﺍﺯ ﻣﺴﺎﻓﺮﻫﺎ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯿﮑﺸﯽ؟ ﺑﺎﺷﺪ ﻗﺒﻮﻝ
ﺭﻓﺖ ﻣﯿﻨﯽ ﺑﻮﻭﻭﻭﺳﻤﺎﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺗﻮﻧﻞ، ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﺷﺮﻁ ِ ﺧﻄﻬﺎ ﺩﺭ ﺭﺳﯿﺪﻥ، ﻧﺎﻣﻮﺍﺯﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﺳﺖ
ﭘﺲ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﺮ ﺑﻮﺳﻪ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﺎﺵ ﻣﺎﯾﻞ، ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
شاعر: حسین (شهراد)
- شمال نه! من جنوبو بیشتر دوست دارم میتونیم از اونجا یه سر به دوستای دانشگاهم هم بزنیم من کلی دوست جنوبی دارم
+ نه این موقع سال جنوبو بی خیال شو نسرین, نمیشه خدایی
- چرا نمیشه؟ شمال چی داره مگه! همه اش درخته... من میخوام برم کویر!
+ نسرین! جنوب این موقع سال گرمه, تلف میشیم...
- شمال هم شرجیه!
+ عی بابا عی بابا عی بابا! نسرین... نسریــــن.... نسریــــــــن... نسریـــــــــــــــــــــــن
- هااااااااااااااااااا چیه؟ اصن من نمیام...
+ باشه برو حاضر شو میریم جنوب ولی بگی گرممه و آی تلف شدم و آی مردم و آی برگردیم همونجا طلاقت میدمااااااااااااااا
- باشه... همون شمال, هر چی تو بگی
من از عنفوان کودکی از ماکارونی متنفر بوده و هستم و خواهم بود!!!
4 سال پیش تو خوابگاه مسابقه آشپزی برگزار شد و بنده با ماکارونی حضور به عمل رسوندم و
از کرامات شیخ همین بس که در کمال ناباوری اول هم شد (سمت راستی پایین)
من سمت راستی ام:
پ.ن: هر نویسنده کامنتای پست خودشو جواب میده, پس اگه یکی از کامنتاتون تایید شده و اون یکی تایید نشده, ینی این یکی نویسنده فلان کامنت رو تایید کرده و اون یکی نویسنده بهمان کامنتو هنوز تایید نکرده
یه شوهرم نداریم بعد افطار براش یه بشقاب سیب زمینی سرخ کرده ببریم و بشینیم ور دلش و بهش بگیم:
من معدن حرفم پرم از شعر و تغزّل!
اما تـو عزیـزم به خدا حـرف نداری...