بگیم شلـوار لـی که اتـو نمیخـواد
پاییـن پیرهنتـم که میره تو شلـوار
آستینتـو هـم که میـدی بالا
جلوشـم که صافـه
یقتـ هـم که بازه
پشتشـم که الان میری تو ماشیـن لـم میدی به صندلـی صافـ میشه
بقیشـو بده اتـو کنـم سایـه ســر
ﺭﻭ ﺩﺳﺘﻢ ﺗﻘﻠﺐ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﺭﻓﺘﻢ ﺳﺮ ﺟﻠﺴﻪ ﯾﻪ ﺩﻓﻪ خانم ﻣﺮﺍﻗﺒﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﺎﻻﯼ ﺳﺮﻡ ﮔﻒ ﺩﺍﺭﯼ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ ?
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺧﺪﺍ ﮐﻤﮑﻢ ﮐﻨﻪ !
ﮔﻒ ﭘﺲ ﺍﯾﻨﺎ ﭼﯿﻪ ﺭﻭ ﺩﺳﺘﺖ?
ﻣﻨﻢ ﯾﻪ ﻧﮕﺎ ﮐﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ : ﻭﺍﯼ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺧﺪﺍ ﺟﻮﺍﺑﺎﺭﻭ ﺑﻬﻢ ﺭﺳﻮﻧﺪ!
ﯾﻪ ﺩﻓﻌﻪ ﻣﺮﺍﻗﺒﻪ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﺩﻋﺎ ﮐﻦ ﻣﻨﻢ ﺷﻮﻫﺮ ﮔﯿﺮﻡ ﺑﯿﺎﺩ
ﺷﻮﻫﺮ ﮐﻤﻪ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ
یعنی بی شوهری توعمق دریاهم موج میزنه
این کوفت که آقایون به خانمشون میگن میدونین یعنی چی ؟
ک : کل
و : وجودم
ف : فدای
ت : تو
اینو داشته باشین ، تا بریم رمز گشایی سایر کلمات آقایون...
ستاد روحیه بخشیدن به خانمها
مردی از همسرش میپرسه :
چه احساسی داری وقتی چهار ساعت میشینی دلمه میپیچی و من در عرض یک دقیقه میخورمشون ؟
زنش میگه :
همون احساسی که تو بعد از یک ماه کار حقوقت رو میاری و من در عرض چند دقیقه تو بازار خرجش میکنم .
یکى نیست بگه آخه برادرمن دلمه تو بخور چرا رو اعصاب خودت راه میری
١- هیچوقت به انتخابهای همسرتان نخندید؛ شما یکی از آنها هستید!
٢- هیچوقت به انتخابهای خودتان افتخار نکنید؛ همسرتان یکی از آنهاست!
کتری مثل مادرزنه ؛ مدام در حال جوشیدنه!
زن قوریه ؛ با جوشیدن کتری اونم کم کم داغ میشه ...
پدر زن مثل استکانه ؛ نصفشو کتری پر میکنه ، نصفشو قوری !
خواهرزن مثل قاشق چایخوریه ؛ میاد به هم میزنه و میره !
جرأت داری بفرست واسه فامیل زن
ماکه فرستادیم ، هر بدی از ما دیدین حلال کنید
یاران چه غریبانه رفتن از این خانه
زن: عزیزم! یادته روز خواستگاری وقتی ازت پرسیدم چرا می خوای با من ازدواج کنی، چی گفتی؟
شوهر: آره، خوب یادمه
گفتم: می خواهم یک نفر را در زندگی خوشبخت کنم.
زن: خوب، پس چی شد؟
شوهر: خوب، خوشبخت کردم دیگه
زن: کیو خوشبخت کردی؟
شوهر: همون بیچاره ای رو که ممکن بود با تو ازدواج کنه
آقای شوهر:عزیزم آماده شدی بریم؟!
.
.
.
نسرین: عزیزم گفتم 5 دقیقهی دیگه آمادم، احتیاجی نیست هر نیم ساعت صدام کنی!!!
"دوستت دارم” هایت را به کسی نگو نگه دار برای خودم من جانم را برای شنیدنش کنار گذاشته ام
ﻣﯿﺸﻮﻡ ﺳﺮﺑﺎﺯ ِ ﻋﺸﻘﺖ، ﺑﯽ ﺑﯽ ِ ﺩﻝ ! ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﺗﺎ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﺮﮒ ِ ﻧﺎﻣﻢ ﻣﻬﺮ ِ ﺑﺎﻃﻞ، ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﻋﻄﺮ ِ ﭘﺎﺭﯾﺲ ِ ﺗﻨﺖ ﺑﺮﺩﻩ ﺩﻝ ِ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺍﻡ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ِ ﺑﺮﺝ ِ ﺍﯾﻔﻞ ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﺗﻦ ﺑﻠﻮﺭﯾﻦ ِ ﮐﻤﺮﺑﺎﺭﯾﮏ ِ ﺧﻮﺵ ﻧﻘﺶ ﻭ ﻧﮕﺎﺭ
ﻗﻨﺪ ﭘﻬﻠﻮ ! ﺍﺳﺘﮑﺎﻧﯽ ﭼﺎﯼ ﺑﺎ ﻫﻞ ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﺷﯿﺦ ﻓﺘﻮﺍ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺳﯿﺪﻥ ﺣﺮﺍﻡ ِ ﺷﺮﻋﯽ ﺍﺳﺖ
ﺑﯿﺨﯿﺎﻝ ِ ﻫﺮﭼﻪ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺍﻟﻤﺴﺎﺋﻞ ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺳﻤﯿﺮﺍﻣﯿﺲ ﺑﺎﺵ
ﺩﺭ ﻣﻌﻠﻖ ﺑﺎﻏﻬﺎﯼ ِ ﺷﻬﺮ ِ ﺑﺎﺑﻞ ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﻣﻮﺝ ِ ﻣﻮﻫﺎﯼ ِ ﺗﻮ ﻣﯽ ﮐﻮﺑﺪ ﻣﺮﺍ ﺑﺮ ﺻﺨﺮﻩ ﻫﺎ
ﻭﺍ ﮐﻦ ﺁﻏﻮﺵ ِ ﺻﺪﻑ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ِ ﺳﺎﺣﻞ ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﮔﯿﺞ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ﺩﺭ ﺷﺮﺟﯽ ِ ﺗﻨﺪ ِ ﺧﻠﯿﺞ
ﺑﯽ ﺣﻮﺍ/ﺳﻢ/ ﺑﻮﺳﻪ ﺍﯼ ﺑﺎ ﻃﻌﻢ ِ ﻓﻠﻔﻞ ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﻫﺮﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺰﻩ ﺍﺵ، ﺑﺎﺷﺪ ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ
ﻧﻪ ﻋﺴﻞ، ﺍﺻﻠﻦ ﺑﮕﻮ ﺯﻫﺮ ِ ﻫﻼﻫﻞ ! ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﻫﯽ ﻧﮑﻦ ﺍﯾﻦ ﭘﺎ ﻭ ﺁﻥ ﭘﺎ، ﺯﻭﺩﺗﺮ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﮑﺶ
ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺭﻭﺕ ِ ﻣﮋﻩ ﺭﮔﺒﺎﺭ ِ ﻗﺎﺗﻞ ! ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺯﺩﯼ ﺷﺨﻢ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﮐﺎﺷﺘﯽ
ﺳﺎﻗﻪ ﺗﺮﺩ ِ ﻣﻮ ﻃﻼ ﺩﺭ ﻓﺼﻞ ِ ﺣﺎﺻﻞ ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﺍﺯ ﻣﺴﺎﻓﺮﻫﺎ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯿﮑﺸﯽ؟ ﺑﺎﺷﺪ ﻗﺒﻮﻝ
ﺭﻓﺖ ﻣﯿﻨﯽ ﺑﻮﻭﻭﻭﺳﻤﺎﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺗﻮﻧﻞ، ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
ﺷﺮﻁ ِ ﺧﻄﻬﺎ ﺩﺭ ﺭﺳﯿﺪﻥ، ﻧﺎﻣﻮﺍﺯﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﺳﺖ
ﭘﺲ ﺗﻮ ﻫﻢ ﺑﺮ ﺑﻮﺳﻪ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﺎﺵ ﻣﺎﯾﻞ، ﻟﺐ ﺑﺪﻩ
شاعر: حسین (شهراد)
یه شوهرم نداریم وقتی یه مهمونی زوری نمیخوایم بریم بگیم ؛آقامون نمیذاره
بگیم حالش خوب نیست
بگیم کار داریم
بگیم بابا نمیخوایم بیایم ولمون کنید اههههه
یه شوهرم نداریم بهش بگیم بشینه، بشه مدلِ نقاشی مون!
پیوست| نویسندههای دیگه رو ندیدین احیاناً؟ مسافرت َن یعنی!؟
- شمال نه! من جنوبو بیشتر دوست دارم میتونیم از اونجا یه سر به دوستای دانشگاهم هم بزنیم من کلی دوست جنوبی دارم
+ نه این موقع سال جنوبو بی خیال شو نسرین, نمیشه خدایی
- چرا نمیشه؟ شمال چی داره مگه! همه اش درخته... من میخوام برم کویر!
+ نسرین! جنوب این موقع سال گرمه, تلف میشیم...
- شمال هم شرجیه!
+ عی بابا عی بابا عی بابا! نسرین... نسریــــن.... نسریــــــــن... نسریـــــــــــــــــــــــن
- هااااااااااااااااااا چیه؟ اصن من نمیام...
+ باشه برو حاضر شو میریم جنوب ولی بگی گرممه و آی تلف شدم و آی مردم و آی برگردیم همونجا طلاقت میدمااااااااااااااا
- باشه... همون شمال, هر چی تو بگی
یه شوهرم نداریم که توی شوخی، وسط ایده دادن ِش، خیره شیم به دوربینِ ذهنیِ سمت دیوار و بگیم:
"خُل ه! شوهرم خُل ه!"
من از عنفوان کودکی از ماکارونی متنفر بوده و هستم و خواهم بود!!!
4 سال پیش تو خوابگاه مسابقه آشپزی برگزار شد و بنده با ماکارونی حضور به عمل رسوندم و
از کرامات شیخ همین بس که در کمال ناباوری اول هم شد (سمت راستی پایین)
-دلم آسمونِ پر ستاره میخواد
+تا ماشینو حاضر میکنم یه خرده خوراکی بردار. میریم کویر.
بیا ببین این تیر که مثل تیرِ در کمان، رفت و برنمیگردد، چه غمناک بود... نویدِ برنگشتن غمها را بده...
نویدِ روزهای خوبِ در راه...
یه شوهرم نداریم..
خب نداریم دیگه!!
ما خلیم که یه وب ساختیم که توش با هم نداشته هامونو مرور کنیمو حسرت بخوریم
من الان به جا پست گذاشتن واس شما باید تو خونه شوورم در انتظار اقامون باشم که از سر کار برگرده بشینیم با هم شامی که من درس کردمو بخوریم ^ــ^
یه شوهرم نداریم که بدونه تاهل تعهد میخواد و بعد از ازدواج دور دوستیای اجتماعی و بگو بخند با دخترای دیگه رو خط بکشه ...
یه شوهرم نداریم وسط مهمونی بهش اس ام اس عشقولی بزنیم اونم یواشکی چشمک بزنه مام بریم رو ابرا
این جا شش نفریم و این ینی یه دانگ اینجا مال منه!
از همینجا اولین پست و یه دانگ خودمو تقدیم میکنم به اون" یه شوهری ک ندارم"! و قراره بعدا سر و کلش پیدا شه!!
من سمت راستی ام:
پ.ن: هر نویسنده کامنتای پست خودشو جواب میده, پس اگه یکی از کامنتاتون تایید شده و اون یکی تایید نشده, ینی این یکی نویسنده فلان کامنت رو تایید کرده و اون یکی نویسنده بهمان کامنتو هنوز تایید نکرده
پاشیم بیایم اینجا از وجناتش بگیم ماتحت ملتو آتیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــش بزنیم
مـלּ לּــِوِشت!:
یا با زبون خوش بگید شوعر من بیـاد یا من تا صبح فردا 3000 تا پست میزنم
عاغا بی مقدمه!
..تک تک تون بیــآید همسر دلخواه آینده ـتون رو با رسم شکــل توضیح بدینببینم چن چندی ـم..
یه شوهرم نداریم قبل از ازدواج چون ما بهش جواب مثبت نمی دادیم می خواسته خودش رو از پشت بوم پرت کنه ، بعد از ازدواج وقتی با اخلاقش آشنا شدیم و دیدیم نمی تونیم تحمل کنیم، خودمون این لطف رو در حقش کنیم !
بهش بگیم شکل احسان علیخانی سوتی بده , بعدش شکل احسان علیخانی بخنده , بعدش ماهم براش ذوق کنیم ,بعدش دلمون براش غنج بره , بعدش .........
هـاااااااااااااااااااااااااااااا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!! یعنی شماها نشستید الآن بعدِ بعدشم بگم ؟؟؟؟؟؟!! یعنی ما تو توهمات()
خودمونم باید خود سانسوری کنیم ؟؟؟!!!! ینی اینجاـهَم؟؟مگه میشه ؟؟؟ مگه داریم ما ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ینی ماه رمضون اومد و رفت و نماز عیدشم زدیم به کمر و شماها همچنان هم به سمت راه راست منحرف نشدیدینی آف بر شماها برید از خدا بترسید
✘ میدونم که میدونید من هیـــــــــــــچ علاقه ای به اون مجری مذکور فوق ندارم، به نمک روی آلچآ قسم ..
خوشحالام که تا ایـن حد آگاهید دوستان بهمین دلیل اگر کسی آگاه نبود یا از خودآگاهی امتناع کرد :
ایشالا شوعــر اینجوری گیرش بیــآد دخــدرا دارین قیــافـه رو؟؟ عاخه یکی نیسد بگــه بشـــر تو همینجـوریش شکـل طایفه خودمخـتار زیگیلـی .. دیگه سبیل گذاشتنت سی چیـه
یه شوهرم نداریم که وقتی عضو یه وبلاگ گروهی میشیم بیاد بهمون تبریک بگه و تشویق مون کنه برای نوشتن!
پیوست/ عیدتون مبارک
البته با درنظر گرفتنِ صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
یه شوهرم نداریم بعد افطار براش یه بشقاب سیب زمینی سرخ کرده ببریم و بشینیم ور دلش و بهش بگیم:
من معدن حرفم پرم از شعر و تغزّل!
اما تـو عزیـزم به خدا حـرف نداری...